گردشگری، ایران گردی، مدیریت جهانگردی
به قلم شهرزاد عابدینی
به سردبیری شهرزاد عابدینی
به سردبیری شهرزاد عابدینی
با توجه به اشیاء یافت شده از طبقهII فرهنگی گودین تپه و ازمایش کربن 14 ، تاریخ طبقه فوق حدود 824 پی شاز میلاد مشخص شده است. از طرفی یک سنجاق قفلی [1] ساخته شده از مفرغ که از طبقه II یافت شده ،
تحقق گردشگری مستلزم فاصله گرفتن از محیط معمول زندگی است. از این رو حرکت و جابهجایی را باید یکی از مولفههای اصلی گردشگری دانست. همانگونه که سیستم گردش خون در بدن اکسیژن و مواد غذایی را به سلولها رسانده و مواد زائد را دفع میکند، حمل و نقل در گردشگری نیز گردشگر را به مقصد رسانده و به مبداء بازمیگرداند و ضامن حیات سیستم گردشگری است چرا که هیچ سفریبدون جابهجایی محقق نمیشود. این جابهجایی از طریق شیوههای مختلف حملونقل انجام میشود. همانطور که کولیر (۱۹۹۴) نیز اشاره دادر، حمل و نقل سه نیاز گردشگر را برطرف میکند:
از جمله ویژگیهای متمایز سفر کمشتاب میتوان به طی مسافت کوتاهتر، مصرف کربن کمتر و تاکید بیشتر بر تجربهی سفر اشاره کرد. این نوع گردشگری، اساساً رویکردی متفاوت نسبت به گردشگری دارد، تا جایی که میتوان رونق بیشتری را در دهههای آینده برای سفر کمشتاب متصور شد.
«سفر کمشتاب چارچوب مفهومی جدیدی است که جایگزینی را برای سفرهای هوایی و با خودرو پیشنهاد میدهد. در این نوع از سفر، مردم با شتاب کمتر و از طریق مسیرهای زمینی به سوی مقاصد سفر میکنند، در آنجا توقف طولانیتری دارند و کمتر جابهجا میشوند.» همچنین گردشگری کمشتاب عناصر تشکیل دهنده بیشتری را شامل میشود، مانند: «اهمیت تجربه سفر به (و درون) یک مقصد، استفاده از انواع وسایل نقلیه، خوردن و آشامیدن کمشتاب، کاوش سایتهای میراث و فرهنگ مقاصد با سرعتی کمتر و از همه مهمتر حمایت از محیطزیست».
سازمان جهانی گردشگری[1] در سال 1991 به بررسی مفهوم گردشگری در حوزهای فراتر از تعاریف کلیشهای تعطیلات پرداختهاست. تعریفی که رسماً پذیرفته شدهاست: فعالیتهایی که شخص در طی سفر و در زمان اقامت در محلی به جز محیط متعارف خود به مدت کمتر از یک سال متوالی و با اهدافی چون گذراندن اوقات فراغت، کسب و کار و غیره انجام میدهد. اصطلاح محیط متعارف (معمول) جابهجاییهای بین محیطهای سکونت معمول و سفرهای منظم و عادی بین محل اقامت و محیط کار را شامل نمیشود (گلدنر و ریچی، 1392: 24).
انواع گردشگری