دیدی وسیعتر داشته باشیم، فعالیتهایی همچون شرکت در همایشها و کنفرانسهای تجاری و سایر فعالیتهای حرفهای و گردشهای مطالعاتی و تحقیقاتی را نیز جزو فعالیتهای گردشگری به شمار میآوریم.هنگامی که سخن از گردشگری به میان میآید، ذهن ما ناخودآگاه به کسانی معطوف میشود که برای دیدن جاذبهای خاص، دیدار دوستان و اقوام، گذراندن تعطیلات و اوقات فراغت به سفر میروند. آنها ممکن است اوقات فراغت خود را با شرکت در فعالیتهای ورزشی، دوچرخهسواری، اسبدوانی، آواز خواندن، مطالعه کردن و قدم زدن در ساحل یا صرفا لذت بردن از طبیعت سپری کنند. البته اگر دیدی وسیعتر داشته باشیم، فعالیتهایی همچون شرکت در همایشها و کنفرانسهای تجاری و سایر فعالیتهای حرفهای و گردشهای مطالعاتی و تحقیقاتی را نیز جزو فعالیتهای گردشگری به شمار میآوریم.این بازدیدکنندگان از انواع حملونقل، قدم زدن در پارک حیاتوحش تا پرواز با هواپیماهای جت، برای دیدن شهری جذاب بهره میبرند. دامنهی حملونقل از انتقال ورزشکاران به بالای کوهستان کلورادو تا ایستادن بر لبهی کشتیهای تفریحی کروز و تماشای آبهای آبی دریای کارائیب گسترده است. صرف نظر از نوع وسیلهای که این گردشگران استفاده میکنند (خودروی شخصی، اتوبوس، قطار، تاکسی، موتورسیکلت و دوچرخه) در فعالیتی شرکت میکنند که گردشگری نامیده میشود. این همان نکتهای است که به دنبال آن هستیم؛ چرا افراد سفر میکنند و چرا برخی به سفر نمیروند و تاثیرات اجتماعی-اقتصادی ناشی از حضور آنها در جامعه چیست؟برای تعریف گردشگری و توصیف حیطهی گسترش آن باید گروههای گوناگونی نیز مدنظر قرار گیرند که در این صنعت حضور دارند و تحت تاثیر آن قرار میگیرند. نگرش گروههای گوناگون برای ارائه تعریفی جامع، حائز اهمیت است. در این راستا، چهار نگرش مختلف به گردشگری ارائه میشود:
۱) گردشگر: گردشگر در پی تجربههای روحی و جسمی و در نهایت رضایت است. انتخاب مقصد و فعالیتهایی که انجام میشود، بر ماهیت این تجربهها تاثیرگذار است.
۲) کسب و کارهای ارائه کنندهی کالاها و خدمات گردشگری: تاجران گردشگری را فرصتی برای کسب درآمد حاصل از ارائهی کالاها و خدمات به گردشگران مینگرند.
۳) دولتهای میزبان: سیاستمداران گردشگری را عاملی درآمدزا در اقتصاد قلمرو قدرت خود میدانند. نگرش آنها به درآمدهایی است که مردم محلی از رونق گردشگری کسب میکنند. آنها همچنین توجه خاصی به درآمدهای ارزی حاصل از گردشگری بینالمللی و منافع مالی (مستقیم یا غیر مستقیم) دارند. دولت سهم مهمی در سیاستگذاری گردشگری و توسعه و ترویج و اجرا دارد.
۴) جامعه میزبان: مردم محلی گردشگری را عاملی فرهنگی و اشتغالزا میدانند؛ برای مثال، آنچه برای آنها از اهمیت خاصی برخوردار است، تعامل آنها با بازدیدکنندگان بینالمللی است. تعاملی که ممکن است مفید یا مضر و یا هم مفید و هم مضر باشد.بنابراین، گردشگری را میتوان فرآیندها، فعالیتها و بروندادهای حاصل از روابط و تعاملات بین گردشگران، عرضهکنندگان، جوامع محلی، حکومتها و محیطهای اطراف آن تعریف کرد که در جذب و میزبانی از بازدیدکنندگان تاثیر گذارند.گردشگری ترکیبی از فعالیتها، خدمات و صنایعی است که زمینهی تجربهی سفر را فراهم میآورند. حمل و نقل، اقامت، غذا و نوشیدنی، فروشگاهها و سرگرمی و سایر خدمات مهماننوازی در خدمت مسافرانی است که در حال سفر کردناند. گردشگری بنگاههای ارائهکننده خدمات، بازدیدکنندگان و خدمات مرتبط را شامل میشود. گردشگری صنعتی جهانی است متشکل از جابهجایی، اقامت، حملونقل و سایر اجزائی که خواستهها و نیازهای گردشگران را برآورده میسازد. در نهایت، گردشگری مجموع مخارج گردشگران در مرزهای یک کشور یا تقسیمات سیاسی آن و اقتصادهای وابسته به این صنعت است. ماهیت اقتصادی گردشگری مفاهیمی چون ضریب تکاثری مخارج گردشگران را نیز در بر دارد. برای پاسخگویی به این سوال که چرا ارائهی تعریفی جامع و فراگیر از گردشگری دشوار است باید به ماهیت چند بعدی گردشگری و رابطهی آن با دیگر فعالیتها توجه بیشتری کرد. هر کدام از تعاریف ارائه شده از گردشگری در راستای وضعیت حاکم و رفع مسئلهای مطرح شدهاند. نبود تعریفی واحد از این مفهوم، مانع برقراری نظم و هماهنگی در تحقیقات گردشگری شدهاست. مطالعات گردشگری به مواردی همچون
۱) ارائه تعاریف واحد،
۲) توصیف جامع،
۳) تحلیل و بررسی،
۴) پیشبینی شرایط و
۵) نظارت بر آنها مرتبط است.
گردشگری مدرن، مفهومی است که اخیرا توجه محققان حوزههای گوناگون را به خود جلب کرده است. بیشتر این مطالعات برای اهداف خاص انجام شدهاست و در آنها از تعریف عملیاتی محدودی برای رسیدن به نیازهای خاص تحقیقاتی یا دولتی استفاده شدهاست. این تحقیقات شامل رویکردی سیستمی است. بنابراین با این موضوع مواجهیم که بسیاری از تعاریف گردشگری و گردشگر برا پایهی مفاهیمی چون مسافت، مدت زمان پرواز و هدف از سفر متمرکز شدهاند. همین موضوع جمعآوری اطلاعات آماری، به منظور توسعهی پایگاه دادهها برای توصیف گردشگری و ارائهی تحلیلهای لازم را دشوار کردهاست.گردشگری مدرن، مفهومی است که اخیرا توجه محققان حوزههای گوناگون را به خود جلب کرده است. بیشتر این مطالعات برای اهداف خاص انجام شدهاست و در آنها از تعریف عملیاتی محدودی برای رسیدن به نیازهای خاص تحقیقاتی یا دولتی استفاده شدهاست. این تحقیقات شامل رویکردی سیستمی است. بنابراین با این موضوع مواجهیم که بسیاری از تعاریف گردشگری و گردشگر برا پایهی مفاهیمی چون مسافت، مدت زمان پرواز و هدف از سفر متمرکز شدهاند. همین موضوع جمعآوری اطلاعات آماری، به منظور توسعهی پایگاه دادهها برای توصیف گردشگری و ارائهی تحلیلهای لازم را دشوار کردهاست.این موضوع، بحثی کم اهمیت نیست؛ زیرا توسط سازمانها و مقامات بلندپایهای همچون جامعهی ملل، سازمان ملل، سازمان جهانی گردشگری، سازمان توسعه و همکاریهای اقتصادی، انجمن ملی تحقیقات منابع گردشگری و مرکز مطالعات خط مشیهای گردشگری سنای ایالات متحده بررسی شدهاست.تعاریف متعدد ارائه شده خود گواهی است بر دشواری رسیدن به تعریفی جامع از گردشگری. در اینجا ما مفاهیم جابهجایی مردم و ریشهشناسی گردشگری و تعاریف ارائه شدهی سازمان جهانی گردشگری و تعاریف کشورهایی همچون ایالات متحده و کانادا و بریتانیا و استرالیا را بررسی میکنیم. در ادامه، طبقهبندی جامعی از انواع مسافران و گردشگران ارائه خواهد شد که توافق آرا در خصوص فعالیتهای انجام شده را نشان میدهد.تعاریف سازمان جهانی گردشگری سازمان جهانی گردشگری آمار و ارقام ارائه شدهی کنفرانس بینالمللی مسافرت و گردشگری را، بار دیگر در سال ۱۹۹۱ در اوتاوای کانادا، بازنگری و آن را به روزرسانی و بررسی کرد. گروههای بینالمللی در کنفرانس اوتاوا به ارائهی پیشنهادهایی در خصوص تعاریف گردشگری و مسافرت و گردشگر پرداختند. کمیسیون آمار و ارقام سازمان ملل موارد پیشنهادی سازمان جهانی گردشگری در خصوص آمار گردشگری را در چهارم مارس ۱۹۹۳ تایید و به تصویب رساند.